دلم نگارم را ميخواهد ولي حيف....
باز هم نصفه شب و تاب و تبی تکراری
دلبرم ، دخترِ مهتاب ، تو هم بیداری ؟
گل شب بوی غزل ریز ، مزاحم نشوم ؟
وقت داری کمی از روی غمم برداری ؟
می شود دست به بغضم بکشی ؟ بی زحمت !
می شود گوش به آهنگِ دلم بسْپاری ؟
" یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم "
خسته ام ، خسته از این زندگیِ اجباری
شده مخروبه بنایِ دلِ کج بنیادم
شاعری را چه به وصله زدن و معماری
خسته ام،منتظرِ معجزه ی تازه ایَم
تو بیایی به دلم دینِ نُویی می آری
کاش پایانِ غمِ من به خودت ختم شود
کاش شیرین شود این درد و غمِ تکراری ...
کلبه عشق و دوستی 43 ...
ما را در سایت کلبه عشق و دوستی 43 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : love43o بازدید : 249 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 23:48